1141) سوره ممتحنة (60) آیه 11 وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ (تدبر)
تدبر
1) «إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَی الْکُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ»
آیه قبل در مقام بیان وظیفه مسلمانان در حمایت از زنان مسلمانی بود که به مسلمانان پیوستند ولی شوهرانشان بر کفر باقی مانده بودند و این آیه در مقام بیان وظیفه مسلمانان در حمایت از مردان مسلمانی است که زنانشان بر کفر باقی مانده یا به کفار پیوستهاند.
البته ظاهرا در آیه قبل، حکم کلی برای طرفین بیان شده بود؛ یعنی هم از مسلمانان خواسته شده بود که اگر زنی از کفار برگشت و به آنان پیوست نگذارند شوهر سابقش در خصوص هزینههایی که برای زندگی زناشوییشان (به طور خاص مهریهای) که متحمل شده، متضرر شود؛ و هم به کفار دستور داده بود که آنها هم همین اقدام را در خصوص زنانی که به کفار میپیوندند رعایت کنند؛ اما ؛ چنانکه در شأن نزول اشاره شد ظاهرا کفار به حالت دوم که به ضرر خودشان بود تن نمیدادند و ظاهرا در این فضا این آیه نازل شد که اکنون که آنان بدین امر تن نمیدهند اگر از اموال کفار به غنیمت به دست شما افتاد، از این غنایم، هزینههای آن مردان مسلمانی که متضرر شدهاند پرداخت کنید (تفسیر القمی، ج2، ص363[1]؛ مجمع البیان، ج9، ص412[2]؛ الدر المنثور، ج6، ص207-208[3]؛ المیزان، ج19، ص241[4])
البته مفسران با توجه به برخی کلمات آیه معانی دیگری هم از این آیه استفاده کردهاند که در ادامه تقدیم میشود.
2) «إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَی الْکُفَّارِ»
مقصود از عبارت «شیءای از زنانتان» چیست؟
الف. مراد «أحَدٌ من أزواجکم: یکی از زنان شما» است (اغلب مترجمان این چنین ترجمه کردهاند). در این صورت، چرا این چنین تعبیر شده؟
الف.1. گفتن «شىء» بجاى «أحد» براى تحقیر و کوچک داشتن زنى است که کافر شده، نزد کفّار رود (ترجمه فیض الاسلام).
الف.2. ...
ب. مراد مهریه و هزینههایی است که برای آن زن شده است (حجة التفاسیر، ج6، ص368[5]؛ ترجمههای رضایی[6] و طاهری[7] و یاسری[8])
ج. چیزی از زنانتان از دست رفت، به همان معنای اصلیاش است یعنی بخشی از وجود زنتان از دست رفت و همین که او از اسلام بیرون شده از دست رفتن بخشی از وجود اوست.
د. مراد «چیزی از بابت زنانتان» است که اعم از مهریه باشد؛ یعنی با رفتن این زنان به نزد کفار، از بابت این زنان چیزی (محبوبی یا ... ) از دست شما رفته است که داغش بر دل شما سنگینی میکند
ه. ...
3) «إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَی الْکُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ ...»
منظور از تعبیر «فعاقبتم» چیست؟
الف. جمله خبری باشد؛ آنگاه معنایش این است که:
الف.1. عِقاب و مؤاخذهای کردید، انتقامی گرفتید، در مقام بازخواست برآمدید، و در یک کلام: در جنگ غنیمتی از کفار به دست آوردید و به جبران آن از کفار اقدام کردید (زهری، به نقل از مجمع البیان، ج9، ص412[9]؛ تفسیر الصافی، ج5، ص165[10]). در واقع مقصود این است که «در آن جنگ عاقبت براى شما شد و غنیمتى به دست آوردید» (ترجمه یاسری) و این قول اغلب مفسران و مترجمان است و در تدبر 1 گذشت.
الف.2. زن دیگری را جایگزین آنها کردید (مؤرج، به نقل از مجمع البیان، ج9، ص412[11]) یعنی بعد از آنها با زن دیگری ازدواج کردید، به این زن هم همانند مهریهای که به زن قبلتان - که از دستتان رفته- بدهید (تفسیر الصافی، ج5، ص165[12]).
الف.3. عاقب به معنای «فجاءت عقبتکم» باشد؛ یعنی اکنون نوبت مهریه دادن شما شد (به نقل از تفسیر الصافی، ج5، ص165[13]) یعنی به کسانی که زنانشان رفتهاند مانند آن مهریهای که پرداخت کرده بودند بدهید همان گونه که بر عهده آنهاست که برای کسانی از شما که زنانشان رفتهاند مانند آنچه شما پرداخت کردهاید به شما بدهند (علی بن عیسی، به نقل از مجمع البیان، ج9، ص412[14]) به تعبیر دیگر، میخواهد بفرماید: نوبت مهریه پرداختن شماست و حال که مشرکین آن را تأدیه نمىکنند بر شما است که معادل مهریهاى که شوهران (به چنین زنان مرتد) پرداخته اندازه ما بین خودتان جمع آورى کرده به آنان بپردازید (ترجمه نوبری).
الف.4. مقابله به مثلی کردید که زنان کفار در اختیار شما قرار گرفتند خواه به اینکه اسیر شما شدند یا اینکه ایمان آوردند و به سوی شما هجرت کردند (علی بن عیسی، به نقل از مجمع البیان، ج9، ص412[15])
الف.5. ...
ب. جمله خبری در معنای انشاء است؛ یعنی میخواهد بفرماید:
ب.1. آن گاه شما نیز در مقام انتقام و قصاص (عمل مقابله بمثل) برآئید (ترجمه کاویانپور).
ب.2. وى را تعاقب نموده و از پى آن روید اگر او بازگشت بشما ننمود بدانید که عاقبت ظفر از شما است، و از غنیمتى که بدست آوردید بدهید به کسانى که زنهایشان رفتهاند (مخزن العرفان). در واقع دستوری است به تعقیب کردن کفار و میخواهد بیان کند که «تعقیب کفّار براى حفظ اموال مسلمانان و جبران خسارت آنان جایز است» (تفسیر نور، ج9، ص592).
ب.3. ...
4) «إِنْ فاتَکُمْ ... فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا ...مِثْلَ ما أَنْفَقُوا»
حق باید به حقدار برسد، گرچه با تأخیر باشد (تفسیر نور، ج9، ص592).
5) «إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَی الْکُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ
براى گرفتن حق خود اقدام کنید (تفسیر نور، ج9، ص592).
6) «إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَی الْکُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا»
آنچه به خاطر ایمان، از فرد مسلمان فوت مىشود، گاه باید توسّط نظام اسلامى جبران شود (تفسیر نور، ج9، ص592).
7) «فَآتُوا الَّذینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
در گرفتن حق، پرهیزکارى و کنترل خود لازم است (تفسیر نور، ج9، ص592).
8) «فَآتُوا الَّذینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
مسایل مالى، لغزشگاه است تقوا و خداترسى لازم است (تفسیر نور، ج9، ص592).
9) «فَآتُوا الَّذینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
هم خسارت دیده در ادعاى خسارت تقوا داشته باشد و بیش از آنچه خسارت کرده، مطالبه نکند و هم جامعه در پرداخت آن طفره نرود (تفسیر نور، ج9، ص592).
10) «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ»
نشانه و اقتضای ایمان واقعى، تقواست (المیزان، ج19، ص242[16]؛ تفسیر نور، ج9، ص592).
[1] . وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ فِی قَوْلِهِ: وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ یَعْنِی إِذَا لَحِقَتِ امْرَأَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِینَ بِالْکُفَّارِ فَعَلَى الْکَافِرِ أَنْ یَرِدَ عَلَى الْمُسْلِمِ صَدَاقَهَا، فَإِنْ لَمْ یَفْعَلِ الْکَافِرُ وَ غَنِمَ الْمُسْلِمُونَ غَنِیمَةً- أُخِذَ مِنْهَا قَبْلَ الْقِسْمَةِ- صَدَاقُ الْمَرْأَةِ اللَّاحِقَةِ بِالْکُفَّارِ
وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ یَقُولُ وَ إِنْ لَحِقْنَ بِالْکُفَّارِ الَّذِینَ لَا عَهْدَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ فَأَصَبْتُمْ غَنِیمَةً فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا- وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ
قَالَ: وَ کَانَ سَبَبَ نُزُولِ ذَلِکَ- أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ کَانَتْ عِنْدَهُ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَبِی أُمَیَّةَ بْنِ الْمُغِیرَةِ فَکَرِهَتِ الْهِجْرَةَ مَعَهُ، وَ أَقَامَتْ مَعَ الْمُشْرِکِینَ فَنَکَحَهَا مُعَاوِیَةُ بْنُ أَبِی سُفْیَانَ فَأَمَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ أَنْ یُعْطِیَ عُمَرَ مِثْلَ صَدَاقِهَا
. وَ فِی رِوَایَةِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ فَلَحِقْنَ بِالْکُفَّارِ مِنْ أَهْلِ عَهْدِکُمْ فَسَأَلُوهُمْ صَدَاقَهَا- وَ إِنْ لَحِقْنَ بِکُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ شَیْءٌ فَأَعْطُوهُمْ صَدَاقَهَا ذلِکُمْ حُکْمُ اللَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَکُم.
[2] . قال الزهری و لما نزلت هذه الآیة آمن المؤمنون بحکم الله و أدوا ما أمروا به من نفقات المشرکین على نسائهم و أبى المشرکون أن یقروا بحکم الله فیما أمرهم به من أداء نفقات المسلمین فنزل «وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ» أی أحد من أزواجکم «إِلَى الْکُفَّارِ» فلحقن بهم مرتدات «فَعاقَبْتُمْ» معناه فغزوتم و أصبتم من الکفار عقبى و هی الغنیمة فظفرتم و کانت العاقبة لکم
[3] . و أخرج ابن مردویه عن ابن عباس رضى الله عنهما فی قوله یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ... و فی قوله وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَى الْکُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ الآیة یعنى ان لحقت امرأة من المهاجرین بالکفار أمر رسول الله ص ان یعطى من الغنیمة مثل ما أنفق
و أخرج ابن أبى شیبة و عبد بن حمید عن مجاهد رضى الله عنه وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَى الْکُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ ان امرأة من أهل مکة أتت المسلمین فعوضوا زوجها و ان امرأة من المسلمین أتت المشرکین فعوضوا زوجها و ان امرأة من المسلمین ذهبت إلى من لیس له عهد من المشرکین فَعاقَبْتُمْ فأصبتم غنیمة فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا یقول آتوا زوجها من الغنیمة مثل مهرها
و أخرج عبد بن حمید و أبو داود فی ناسخه و ابن جریر و ابن المنذر عن الزهری رضى الله عنه قال نزلت هذه الآیة [یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ...] و هم بالحدیبیة لما جاء النساء أمره ان یرد الصداق إلى أزواجهن و حکم على المشرکین مثل ذلک إذا جاءتهم امرأة من المسلمین ان یردوا الصدق إلى زوجها فاما المؤمنون فأقروا بحکم الله و أما المشرکون فأبوا ان یقروا فانزل الله وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَى الْکُفَّارِ إلى قوله مِثْلَ ما أَنْفَقُوا فأمر المؤمنون إذا ذهبت امرأة من المسلمین و لها زوج من المسلمین ان یرد الیه المسلمون صداق امرأته مما أمروا ان یردوا على المشرکین
[4] . قوله تعالى: «وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَى الْکُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا» إلخ، قال الراغب: الفوت بعد الشیء عن الإنسان بحیث یتعذر إدراکه، قال تعالى: «وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَى الْکُفَّارِ». انتهى. و فسر المعاقبة و العقاب بمعنى الوصول و الانتهاء إلى عقبى الشیء، و المراد عاقبتم من الکفار أی أصبتم منهم غنیمة و هی عقبى الغزو، و قیل: عاقب بمعنى عقب، و قیل: عاقب مأخوذ من العقبة بمعنى النوبة.
و الأقرب أن یکون المراد بالشیء المهر و «مِنْ» فی «مِنْ أَزْواجِکُمْ» لابتداء الغایة و «إِلَى الْکُفَّارِ» متعلق بقوله: «فاتَکُمْ» و المراد بالذین ذهبت أزواجهم، بعض المؤمنین و إلیهم یعود ضمیر «أَنْفَقُوا».
و المعنى: و إن ذهب و انفلت منکم إلى الکفار مهر من أزواجکم بلحوقهن بهم و عدم ردهم ما أنفقتم من المهر إلیکم فأصبتم منهم بالغزو غنیمة فأعطوا المؤمنین الذین ذهبت أزواجهم إلیهم مما أصبتم من الغنیمة مثل ما أنفقوا من المهر.
و فسرت الآیة بوجوه أخرى بعیدة عن الفهم أغمضنا عنها.
[5] . و اگر از شما مسلمانان چیزى (مهرى) از بابت زنهاتان که بسوى کفار فرار کردهاند فوت شود (یعنى آن مهر بدست شما نیاید
[6] . و اگر چیزى از (مهریه) همسران شما به سوى کفّار از دست شما رفت
[7] . و اگر مهریهاى از همسران شما [با رفتن آنان] به سوى کفار، از دستتان رفت
[8] . و اگر فوت شود از شما چیزى از مهر زنهایتان که به کفر باقى مانده به سوى کفار رفتند و نتوانستید مهر او را از کفار بگیرید
[9] . قال الزهری و لما نزلت هذه الآیة آمن المؤمنون بحکم الله و أدوا ما أمروا به من نفقات المشرکین على نسائهم و أبى المشرکون أن یقروا بحکم الله فیما أمرهم به من أداء نفقات المسلمین فنزل «وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ» أی أحد من أزواجکم «إِلَى الْکُفَّارِ» فلحقن بهم مرتدات «فَعاقَبْتُمْ» معناه فغزوتم و أصبتم من الکفار عقبى و هی الغنیمة فظفرتم و کانت العاقبة لکم ...
«فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ» أی نساؤهم من المؤمنین «مِثْلَ ما أَنْفَقُوا» من المهور علیهن من رأس الغنیمة و کذلک من ذهبت زوجته إلى من بینکم و بینه عهد فنکث فی إعطاء المهر فالذی ذهبت زوجته یعطى المهر من الغنیمة و لا ینقص شیئا من حقه بل یعطى کملا عن ابن عباس و الجبائی
و قیل معناه إن فاتکم أحد من أزواجکم إلى الکفار الذین بینکم و بینهم عهد فغنمتم فأعطوا زوجها صداقها الذی کان ساق إلیها من الغنیمة ثم نسخ هذا الحکم فی براءة فنبذ إلى کل ذی عهد عهده عن قتادة.
[10] . القمّی یقول و ان لحقن بالکفّار الّذین لا عهد بینکم و بینهم فأصبتم غنیمة فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا.
أقولُ: کأنّه جعل معنى فَعاقَبْتُمْ فأصبتم من الکفّار عقبى ای غنیمة یعنی فأتوا بدل الفائت من الغنیمة قال و قال سبب نزول ذلک انّ عمر بن الخطّاب کانت عنده فاطمة بنت أبی امیّة بن المغیرة فکرهت الهجرة معه و أقامت مع المشرکین فنکحها معاویة بن أبی سفیان فأمر اللَّه رسوله ان یعطی عمر مثل صداقها.
[11] . و قیل معناه فخلفتم من بعدهم و صار الأمر عن مؤرج؛ و قیل إن عقب و عاقب مثل صغر و صاغر بمعنى عن الفراء
[12] . أقولُ: بل المعنى فتزوّجتم بأخرى عقیبها کما یأتی بیانه فَآتُوا ایها المؤمنون الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا
[13] . وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَى الْکُفَّارِ ای سبقکم و انفلت منکم الیهم فَعاقَبْتُمْ قیل ای فجاءت عقبتکم ای نوبتکم من أداء المهر.
[14] . و قال علی بن عیسى معناه فأعطوا الذین ذهبت أزواجهم مثل ما أنفقوا من المهور کما علیهم أن یردوا علیکم مثل ما أنفقتم لمن ذهب من أزواجکم
[15] . و قیل عاقبتم بمصیر أزواج الکفار إلیکم إما من جهة سبی أو مجیئهن مؤمنات عن علی بن عیسى
[16] . و قوله: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ» أمر بالتقوى، و توصیفه تعالى بالموصول و الصلة لتعلیل الحکم فإن من مقتضى الإیمان بالله تقواه